Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-05-03@11:38:56 GMT

حرفه ای اما شکننده‌ایم

تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۴۶۱۶۹

حرفه ای اما شکننده‌ایم

ایوب آقاخانی، نمایشنامه‌نویس، کارگردان و بازیگر تئاتر و مدرس دانشگاه که در حوزه بازیگری و نیز در دنیای تصویر هم فعال است، می‌گوید: «تئاتر ایران و اساساً جامعه ایرانی اثبات کرده که هیچ‌وقت بدون یک شوک شروع به حرکت جدی‌ای نمی‌کند و کرونا در نقش این شوک به ما فهماند که چه میزان در فضای حرفه‌ای تئاتر و حرفه تئاتر شکننده‌ایم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

» بیماری‌ای که در تمام دنیا نقش یک بحران تمام عیار را بازی کرد؛ بحرانی که نه یک روز و دو روز، که تا همین امروز هم، اگر چه کم و کمتر اما تمام عرصه‌ها و بسترهای زیست بشری را در نو

روزنامه ایران: همین بشری که برای گریز از روزمرگی‌ها و تکرارهای جهان، به سالن‌های سینما و تئاتر پناه می‌برد مدت‌ها از همین امکان هم دور ماند و حالا ماه‌هاست که دوباره به سالن‌های تماشاخانه‌ها رسیده است. سؤال اینجاست که چنین بحران‌هایی جریان‌های فرهنگی را به چه سمت و سویی می‌برند؟ چه از آن کم  و چه به آن اضافه می‌کنند؟ آیا به‌عنوان مثال تئاتر و سینما پس‌از آن دوران، شکل تازه‌ یا حداقل چیزی بیشتر یا کمتر شده از گذشته خود هستند؟ درباره این سؤال و سؤالاتی از این دست، با آقاخانی پای حرف نشسته‌ایم تا درک و دریافت او و چشم‌اندازش از روزها و سال‌های آتی را بدانیم و بخوانیم.   همه از آنچه کرونا طی سه‌سال، بر سر تئاتر و اهالی‌اش آورده آگاهیم اما می‌توان این سؤال را مطرح کرد که آیا کرونا، دستاوردی هم برای تئاتر داشته است؟ یا اگر ۱۰ سال بعد به این روزها نگاه کنیم می‌توانیم از چیزی، حتی نقطه‌ای کوچک به‌عنوان آنچه از نشستن ناگزیر کرونا و تئاتر کنار هم به دست داده؛ یاد کنیم؟ اگرچه ضرر و زیان کرونا برای تئاتر ایران بسیار بیش از دستاوردهایش است اما خالی از نکات مثبت هم نبوده از جمله نکاتی که به‌عنوان مهم‌ترینش می‌توان از تلنگری جدی به تئاتر ایران، نام برد. چرا که تئاتر ایران و اساساً جامعه ایرانی اثبات کرده که هیچ‌گاه بدون یک شوک شروع به اقدامی جدی نمی‌کند و کرونا در نقش این شوک به ما فهماند که چه میزان در فضای حرفه‌ای تئاتر و حرفه تئاتر شکننده‌ایم و می‌بایست بسرعت در اندیشه پیداکردن مسیرهایی گوناگون برای ادامه بقای آن باشیم. به عقیده من، این تلنگر تنها تأثیر مثبت کرونا بر تئاتر ایران بود و به ما فهماند که از نظر حرفه‌ای در نقطه‌ای نیستیم که بخواهیم از تئاتر به‌عنوان حرفه یاد کنیم، به ما فهماند که به نسبت حِرَفِ دیگر که گاهی حتی دستاویز لطیفه‌پردازی ما بوده‌اند، شکننده‌تریم و به ما یادآوری کرد که اساساً عرصه فرهنگ‌وهنر بخصوص در جامعه ما عرصه‌ای شکننده‌تر و تَرَک‌های پیداشده بر پیکرش درمان‌ناپذیرتر، عمیق‌تر و در نتیجه آسیب‌زننده است. کرونا به ما تلنگر زد که اگر بخواهیم به ادامه حیات در روزهای پیش رو بیندیشیم ناگزیر از اتخاذ تدبیری در این زمینه هستیم. این تلاش برای اتخاذ تدبیر طبیعتاً چند مسیر متفاوت و متنوع پیش روی ما می‌گذارد و اینکه چه راهی را انتخاب کنیم به میزان فرهیختگی‌مان، عمق تجربیات‌مان و چیزهایی از این دست وابسته است.   ممکن است مصداقی‌تر درباره این موضوع حرف بزنید؟ در توضیح بیشتر این برکات و در بازکردن آنچه پیش‌تر اشاره کردم، لازم است این نکته را هم ذکر کنم که به‌هر حال یک نوع تصفیه هم در تئاتر ایران اتفاق افتاد. تصفیه از کسانی که سازنده ظروف آشپزخانه، واردکننده کالاهای پزشکی، مشغول به ساخت‌وساز ساختمان، بهره‌مند از امکاناتی نامعقول و... بودند و از سر هوی و هوس و گرفتن عکس‌هایی نفیس‌تر از پیش به یادگار، شعبه‌ای هم در تئاتر برپا کرده بودند و کرونا، با سرعتی بسیار زیاد این افراد «ناسالم» به معنای افرادی با «خواسته‌ها و آرمان‌های بی‌اصالت» را از تئاتر تاراند. بسیاری از بنگاه‌داران که می‌توانستند به کار معاملات املاک‌ ومستغلات بپردازند وارد تئاتر شده بودند و با داعیه تئاتر خصوصی به تجارت ناسالم‌شان مشروعیت می‌بخشیدند و تکاپویی می‌کردند که کرونا با آمدنش به آنها فهماند هر کاری را نمی‌شود هرجایی انجام داد و ناگزیرشان کرد رخت خود را جمع کنند و به‌جایی که مناسب‌شان است بروند. اینها برای من خوشحال‌کننده است اما در حجم ناراحتی‌ها و گرفتاری‌هایی که برای‌مان ایجاد کرد، گم و قایم شد. آن‌قدر که خانواده تئاتر خسارت دید، آن‌قدر که شکننده‌های تئاتر، شکستند و آن‌قدر که از خانواده صمیمی، بی‌چشمداشت و سربه‌توی تئاتر اخبار ناگوار شنیدم، خوشی‌ها و شیرینی‌های کوچک و مختصری که در موردشان صحبت کردم کاملاً در ذهنم رنگ باخت و هرچه ماند تلخی بود و درد همکاران و هم‌خانواده‌هایم که بابت آن متأسف و رنجورم. به هر صورت در یک نگاه تحلیلی کرونا برای تئاتر ایران خالی از فایده نبود اما در یک سنجش آماری مضراتش بسیار بیش از محاسنش بود.   یکی از اتفاقاتی که در روزهای بحرانی به‌صورت آزمون و خطا، در حوزه تئاتر شکل گرفت، رفتن به‌سمت امری به‌نام «تئاتر آنلاین» بود. اتفاقی که از صفحات مجازی اهالی تئاتر آغاز شد و رفته‌رفته شکل جدی‌تری به خود گرفت و حتی با این ادعا که «برگزارکنندگان برخی از این رویدادها خواهان مشارکت، حمایت و مشورت از سوی اداره‌کل هنرهای نمایشی هستند» پای «مسئول بررسی و پیگیری فعالیت‌های نمایشی در فضای مجازی» به آن باز شد. این تجربیات را می‌توان از آن دست شمرد که ممکن است هستی‌شناسی تئاتر را درگیر تغییراتی کند؟   اگر گمان می‌کنید اینترنت و استفاده از توان و امکانات آن در ایران، مشخص و روشن است پس می‌توانید به‌دنبال تعریف تئاتر آنلاین در ایران به‌طور روشن هم بگردید. من معتقدم اینترنت همچنان برای ما توأم با پاره‌ای از شگفتی‌هاست و برخوردمان با آن برخوردی نه‌چندان قابل دفاع و همراه با شگفت‌زدگی و میزانی از نوکیسه‌ بودن است. تا زمانی که چنین باوری دارم نمی‌توانم باور داشته باشم تئاتری که برآمده از چنین بستری است تئاتری درست است یا تئاتری است که عنوان و تعریفش به‌درستی قابل دفاع است. صحبت از تئاتر آنلاین است. تئاتر آنلاین چیست؟ آیا تئاتر آنلاین، تئاتری است که از طریق خطوط اینترنتی به مخاطب می‌رسد؟ چون درک ما در ایران، فعلاً و حتی با توجه به تجربه، چیزی جز این نیست. اگر اینگونه است، چه خاصیت و چه لطفی دارد و چه امکانی در اختیار من می‌گذارد که بتوانم در مورد آن حرفی جدی بزنم؟ پس بدیهی است که آنچه گمان می‌کنیم تعریف تئاتر آنلاین است، تعریف تئاتر آنلاین نیست. تئاتر آنلاین می‌بایست در گام اول بتواند تمام مافیها و تمام داشته‌های تئاتر را به خود منتقل کند و بعد در مورد اینکه تا چه اندازه می‌توان این نام را برای آن مشروع و جدی دانست، صحبت کرد.   تمام مافیها و تمام داشته‌های تئاتر یعنی چه؟ تئاتر چیست؟ رخداد نمایشی در پیشگاه تماشاگر مشتاق در فضایی ایزوله که حفظ تمرکز را تضمین می‌کند و بعد، نفس اجراگر در نفس تماشاگر گره می‌خورد و تجربه‌ای متمایز از سینما را فراهم می‌آورد. این، شامل آیین (ceremony) خرید بلیت، آماده‌کردن ذهن‌ و جان برای دیدن تئاتر و بعد فرایند مواجهه با تئاتر است. چه میزان از تئاتری که از خطوط اینترنتی به مخاطب منتقل می‌شود، این را تأمین کرده است؟ کدام مورد آن را تأمین کرده است؟ هرگاه تئاتر توانست تمام آیین فرهنگی خود را، تمام مقدورات، مقتضیات و تمایلات خود را از طریق جاری‌شدن در فضای آنلاین، اینترنت و برخط بودن تأمین کند می‌توانیم بگوییم بله، این اتفاق افتاده و همه آنچه می‌خواستیم، در فضایی شبه‌مجازی شکل گرفته و درست است. ما اکنون نمی‌توانیم چنین چیزی بگوییم. ما فقط در حال استفاده از اینترنت هستیم. چه چیزی به مخاطب می‌رسانیم؟ چیزی که قرار بود روی صحنه به او برسانیم.   آیا چیزی که روی صحنه به او می‌رساندیم با چیزی که از طریق اینترنت به او می‌رسانیم یکی است؟ این وضعیت مانند این می‌ماند که کسی در رستوران نشسته، تقاضای غذایی کرده و سفارشی داده است و بعد تبلتی برایش می‌آورند و می‌گویند بفرمایید، این غذایتان، می‌توانید در تبلت مشاهده‌اش کنید! در واقع آن کسی که به رستوران رفته و به هوای خوردن آن غذا و به انواع‌ واقسام دلایل، خود را متقاعد کرده است که در فرایند تقاضا، پذیرش و استفاده از یک امکان قرار بگیرد ناگهان با دریافت درخواستش به شکلی مجازی، بی‌خاصیت و پر از مطایبه و شوخی مواجه شده است که طبیعتاً نه او را سیر و نه علاقه‌مندتر به غذای موردعلاقه‌اش می‌کند و نه باعث می‌شود او بار دیگر دوست داشته باشد پایش را به آن رستوران بگذارد و تنها او را با موج اعلام‌نشده‌ای از خشم از پای سفارشش بلند می‌کند. وضعیتی که اکنون تئاتر آنلاین در کشور ما دارد از نظر من دقیقاً مانند چنین مثالی است. چون همه چیزش فراهم نیست.   شما باید ببینید که مسئولان و متولیان فرهنگی از تئاتر آنلاین در جهان و تجربه مشابه آن، چه می‌دانند؟ و بعد ببینید به تناسب دانسته‌هایشان چه حکمی صادر می‌کنند؟ و بعد براساس آنچه حکم می‌کنند، نتیجه عملکردشان را بررسی کنید. متأسفانه مجموع سوءتفاهم‌ها دور هم جمع شده‌اند و یک بار دیگر چیزی را در کشور ما شکل داده‌اند که نام جهانی و تعریف بومی دارد و یک شوخی، یک توهین، یک امر مطلقاً قابل غرزدن، قابل نقدکردن و قابل انتقاد جدی است که در ایران شکل گرفته است. اگر دقت کرده باشید نخستین تجربیاتی که در این عرصه رخ داد از سوی چهره‌های جدی تئاتر نبود و هرچه که اتفاق افتاد از طریق فضاهایی بود که به‌دنبال چیزهایی جز خود تئاتر هستند. منظورم فضاها و صفحات اینترنتی است که تولیدکنندگان و مشارکت‌کنندگان راه انداختند و من در یک نگاه دورنما احساس نکردم که اتفاق خوبی در حال رخ دادن است. پس به اندازه شعور خود عمل کردم اما آنچه به‌عنوان اعمال دیگران رصد کردم به گمانم در همه‌شان جنسی از جهل، جنسی از خودنمایی و جنسی از منفعت‌طلبی بود که عملاً ما را از رسیدن به تعریف تئاتر آنلاین، آنگونه که می‌توانست نجات‌بخش احتمالی‌مان باشد دور و دورتر کرد.    می‌دانم از جمله نویسندگان ایرانی بودید که پای کرونا را به جهان نمایشنامه باز کردید... بله، در نوشتن این نمایشنامه تمام تلاشم بر این اصل معطوف بود که از نگاه هیجانی، کلیشه‌ای و شعاری دوران پاندمی دور باشم چون دوست ندارم برخوردی شتابزده با این پدیده در کارم دیده شود. در ساختار اغلب آثاری که در این مدت درباره کرونا نوشته شد رنگ‌وبوی احساسات و شتابزدگی به چشم می‌خورد. آثاری که شباهت زیادی به نمایشنامه‌های جنگی که در دوران ۸ سال دفاع مقدس نوشته شده بود داشت و فاقد نگره‌های تحلیلی بود. من تمام تلاشم را در نوشتن متن بر این نکته مهم معطوف کردم که کار متفاوتی، بدون تاریخ مصرف و برای نسل آینده به‌عنوان یک سند معتبر قابل رجوع باشد. نام این نمایشنامه «۱۹۹۹» است که به این شیوه خوانده می‌شود: «نوزده، نودونه» و اشاره‌ای به زمان ورود کرونا که به آغاز سال ۹۹ برمی‌گردد و عنوان این ویروس که کووید ۱۹ است، دارد. به سنت برخی از نمایشنامه‌هایم که کم تعدادتر هستند، تلفیقی از تجرید، روایت رئالیستی و گروتسکی جذاب درباره زوجی است که اولین سالگرد ازدواج‌شان با ورود کرونا در نوروز سال ۹۹ همزمان شده است.   نگاهی به نمایش «رگ» به کارگردانی ایوب آقاخانی ستایش سربازان ارس   ارمغان بهداروند  منتقد احضار اَبَرانسان‌های اسطوره‌ای و الگوهای تاریخی و بازتعریف وقایعی که در اثر مرور زمان مشمول فراموشی شده‌اند می‌تواند به کنشگری اجتماعی و مسئولیت‌‌ورزی مخاطب بینجامد. به همین اعتبار، تئاتر، با مستمسک قرار دادن اتفاقاتی که با ارزش‌های انسانی و فضائل شهروندی آمیخته‌اند، ضامن بقای تاریخ و اثربخشی آن در عصر خویش می‌باشد. اکتفا نکردن به احیای اموات و شبیه‌سازی وضعیت و موقعیت زمانی می‌تواند به خلق جهانی دیگر در جهنم گم‌گشتگی‌های بشری و فروپاشی هویت‌های فردی و جمعی کمک کند. جهانِ مستخرجی که دلایل محکمی برای اثبات فلسفه آزادی و اخلاق دارد. «ایوب آقاخانی» در نمایش «رگ» راوی قصه دلاورمردی مرزبانانی است که تا آخرین گلوله و واپسین نفس عقب ننشستند و با آگاهی از سرنوشت خویش، «مرزبان» اَرَس باقی ماندند.   مقاومتی چنان ناباورانه که فرمانده ارتش متجاوز را نیز به تعظیم و تحسین سربازان شهید وا‌می‌دارد. «رگ» تلاشِ شناسنامه‌داری است که خطر را اندیشیده و خیزش روانی خود را به انرژی حرکتی تئاتر و تئوری تزریق تحول در کالبد فردی و گروهی جامعه پیوند می‌زند. اگرچه مرگ، همچون پایان پیکار گلادیاتورها در این نمایش قابل پیش‌بینی است اما آقاخانی با به هم زدن آداب و عادات و تشریفات نظامی و دگرگون کردن روابط حاکم بر ساختارهای منقبض امری، به جای لذت‌آفرینی از تماشای خشونت، مخاطب خود را به رهایی از چهارچوب‌های حاکم و پذیرش اصل تقدّم دیگران بر خویش سفارش می‌کند. در این متن با تمرکز بر تصمیم ناباورانه افسر مافوق که اوامر ابلاغی را نادیده می‌گیرد به تقسیمات متداولی همچون طبقات فرادست و فرودست اعتراض می‌شود و بی‌هیچ توضیح و تصریح حشوی، از خشونت غایی قصه، لذت اندیشیدن و شادی تغییر را به مخاطب ارزانی می‌دارد. این معنویت پراکنده در افراد و اجزای صحنه با روایت‌خوانی سربازی که شیفته و شگفت‌زده در اضلاع صحنه می‌چرخد و از پس هفتاد و هشت سال بعد فریاد می‌زند «رگ که بجنبد داستان عوض می‌شود؛ همیشه همین است و همین بوده. رگ که بجنبد حتی سه سرباز بی‌نام هم می‌توانند تاریخ بسازند؛ رگ که بجنبد عشق آغاز می‌شود، وطن معشوق می‌شود و ماشه چکانده می‌شود و پرچم افراشته می‌ماند.»   این صحنه از نمایش رگ که با بارش نامه‌هایی از فراز پل بر مرز ارس به پایان می‌رسد می‌تواند علامت پیروزی رگ‌ جنبانی باشد که نه نامه‌های فروفرستاده از هواپیماهای روسی توانست در تصمیمش خللی وارد کند و نه رادیوی فارسی زبان بی‌بی‌‌سی که با بزرگنمایی حرکت لشکر روس در شمال می‌خواست تمرکز توجه نظامی را از مرزهای جنوب کاهش دهد.این نمایش به‌دنبال بزرگنمایی کاذب و روایت هیجانی ماجرا و قهرمان‌سازی نیست و بیشتر از آنکه به جست‌و‌جوی رگ خواب مخاطب خود باشد به فکر رگ غیرتی است که به کار این روزگار نیز بیاید. «رگ» متولد اندیشه‌ای است که می‌خواهد امروز را به فردا برساند.   انتهای پیام/      

منبع: ایران آنلاین

کلیدواژه: ما فهماند تئاتر ایران حرفه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۴۶۱۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ادامه موج گسترده مهاجرت پرستاران به کشور‌های خلیج فارس / در عمان حقوق یک پرستار ۶ برابر ایران است

پرستاری، یکی از مهم‌ترین مشاغل است که مستقیما با سلامت و جان مردم سر و کار دارد، اما مشکلات شغلی و معیشتی این گروه که هر سال تنها وعده بهبود آن از سوی مسئولان داده می‌شود، طاقت پرستاران را بریده است.

ساعت‌های کاری زیاد، حجم سنگین کار، شیفت‌ها و اضافه‌کاری‌های اجباری و با دستمزد اندک، فرسایشی بودن این شغل، اجرا نشدن قوانین اصلاح حقوق و مزایا، تاخیر‌های همیشگی در پرداخت معوقه‌ها، کارانه‌های زیر یک میلیون تومان و حقوق‌های ناچیز ۱۲ تا ۱۴ میلیون تومانی موجب شده که خیلی از پرستاران با وجود علاقه به حرفه‌شان و با این که در این زمینه تحصیلات و دانش دارند، عطای این شغل را به لقایش ببخشند.

طی سال‌های اخیر شاهد چندین موج مهاجرت پرستاران از کشور و یا تغییر شغل آنها بوده‌ایم. مشکلات شغلی پرستاران تا حدی طاقت‌فرسا شده که این روز‌ها مدام خبر استعفای دسته جمعی آنها از مراکز درمانی را می‌خوانیم و می‌شنویم. هفته گذشته بود که ۴۳ نفر از پرستاران اتاق عمل و بیهوشی بیمارستان شهدای تجریش تهران استعفای دسته‌جمعی دادند. اواخر فروردین هم ۲۲ پرستار بیمارستان تخصصی طالقانی چالوس به صورت گروهی استعفا دادند. به این لیست باید پرستاران بیمارستان طالقانی آبادان و چند مرکز درمانی یزد را هم اضافه کرد که استعفای دسته‌جمعی‌شان در ماه‌های گذشته خبرساز شد. اتفاقی که در یک سال گذشته بار‌ها در مراکز درمانی مختلف رخ داد.

۲۰ هزار پرستار طرحیِ بلاتکلیف

سوی دیگر این ماجرا پرستارانی هستند که دوره طرح خود را در دوران پاندمی کرونا گذراندند و وزارت بهداشت نیز قول جذب و استخدام آنها را داد، اما بعد از فروکش کردن کرونا به وعده‌های خود عمل نکرد و آنها را به حال خود رها کرد. پرستارانی که جان خود را کف دست گرفتند و حتی تعداد زیادی از آنها به دلیل ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند.

سید محمد علوی، پرستار بالین و فعال صنفی حوزه پرستاران در گفتگویی با همشهری‌آنلاین به این موضوع اشاره می‌کند که با وجودِ کمبود بیش از ۱۰۰ هزار پرستار در کشور، وزارت بهداشت حاضر نیست ۲۰ هزار پرستار را که طرح خود را در دوره کرونا گذرانده‌اند و به پرستاران طرحی شناخته می‌شوند، جذب کند.

علوی می‌گوید: این پرستاران در دوره مخوف کرونا ایثار کردند و به جامعه خدمت کردند. آنها می‌توانستند طرح‌شان را به تعویق بیندازند، اما ازخودگذشتگی کردند و طرح خود را زودهنگام شروع کردند که کار‌ها روی زمین نماند. ما تعداد زیادی دانشجوی ترم ۸ داشتیم که درس‌شان تمام‌نشده، طرح‌شان را شروع کردند و در دل کرونا رفتند.

پرستارانی که با سابقه ۲۰ ساله، شرکتی هستند

در دوره کرونا تعدادی از پرستاران به تازگی طرح خود را به اتمام رسانده بودند، اما مسئولان با دادن فراخوان و بستن قراداد‌های کوتاه‌مدت ۶ ماهه و وعده استخدام و تامین امنیت شغلی، آنها را هم نگه داشتند. چون بیمارستان‌ها به شدت دچار کمبود نیرو بود. این را علوی می‌گوید و ادامه می‌دهد: وعده‌ها باعث شد که خیلی از پرستار‌ها با وجود اتمام طرح‌شان ماندند و کار کردند. اما بعد از پاندمی کرونا با کم‌لطفی و بی‌مهری مسئولان مواجه شدند.

این فعال صنفی پرستاران می‌گوید: ما الان حدود ۲۰ هزار نیروی پرستار کارکشته داریم که ۴ سال درس خوانده‌اند و برادری خود را هم در بحران کرونا ثابت کردند، اما وزارت بهداشت آنها را به کار نمی‌گیرد. در این میان پرستارانی هم داریم که بیش از ۲۰ سال سابقه کار دارند، اما هنوز شرکتی هستند و تبدیل وضعیت نشده‌اند.

از تغییر شغل تا مهاجرت به کشور‌های عربی

میانگین حقوق پرستاران با در نظر گرفتن سابقه فعالیت آنها بین ۱۲ تا ۱۵ میلیون تومان است. این را فعال صنفی حوزه پرستاران می‌گوید و ادامه می‌دهد: پرستاران باید چند جا کار کنند تا بتوانند زندگی خود را بگذرانند. خیلی از آنها هم تغییر شغل داده‌اند؛ در تاکسی اینترنتی کار می‌کنند، آنلاین‌شاپ زده‌اند و .... فقط هم معیشت پرستاران مشکل ندارد. ما همکار پزشک داریم که هنوز پروانه مطب خود را نگرفته و بعد از شیفت درمانگاه مسافرکشی می‌کند.

علوی می‌گوید: مشکلات معیشتی پرستاران و عدم اجرای تبدیل وضعیت آنها باعث شده که خیلی از آنها اقدام به مهاجرت کنند. حقوق و مزایای پرستارانی که به عمان مهاجرت کرده‌اند، ۶ برابر حقوق یک پرستارِ فعال در ایران است.

او می‌گوید: متاسفانه پرستارانِ کشور‌های حاشیه خلیج فارس را ایران دارد تامین می‌کند. چون الان بیشترین مهاجرت پرستاران به کشور‌های حاشیه خلیج فارس است. ما این همه نیرو تربیت نکردیم که راحت، آنها را به حاشیه خلیج فارس و اروپا و ... بفرستیم و خودمان دچار کمبود باشیم. مساله این است که کمبود پرستار در نهایت به سلامت مردم آسیب می‌زند. نه به کس دیگری.

هر ساعت اضافه‌کاری ۱۵ هزار تومان!

قانون تعرفه خدمات پرستاری، یکی از قوانین اصلاح حقوق پرستاران بود که در سال ۱۳۸۶ به تصویب رسید، اما هرگز عملیاتی نشد. تا این که در سال ۱۴۰۰ خود مقام معظم رهبری ورود کردند. با این حال این قانون هرگز به سرانجام نرسید. فعال صنفی حوزه پرستاران می‌گوید: این قانون که گفته می‌شود اجرایی شده، با چیزی که در شیوه‌نامه آن آمده است، خیلی تفاوت دارد. درواقع فقط دارند کارانه ادوار قبل را به اسم تعرفه خدمات پرستاری پرداخت می‌کنند.

علوی توضیح می‌دهد: تعرفه خدمات پرستاری، یک قانون است که ده‌ها بار از سوی خود حاکمیت ضمانت اجرایی گرفته است. مقام معظم رهبری بار‌ها در روز‌های پرستارِ سال‌های مختلف به مسئولان تاکید کردند که این قانون را اجرا کنند. با این حال این قانون هنوز اجرا نشده است. یکی از تاکید‌های رهبری این بود که: «با کادر سلامت ایام کرونا نباید مانند کارگر فصلی رفتار شود.»، اما متاسفانه وزارت بهداشت دقیقا فصلی برخورد کرد و بعد رفع نیازش در دوره کرونا به آنها گفت: «به سلامت»!

به گفته علوی، هر پرستار علاوه بر ۱۷۰ تا ۱۸۰ ساعت کار موظفی در ماه، باید ۱۵۰ تا ۲۰۰ ساعت هم اضافه‌کاری داشته باشد. اما مبنای پرداخت هر ساعت اضافه‌کاری آنها فقط ۱۵ هزار تومان است! آیا این مبلغ با این حجم از فشار کار و فرسایشی بودن این شغل عادلانه است؟ این نشان می‌دهد که نظام پرداخت وزارت بهداشت نیاز به بازنگری جدی دارد.

لزوم احیای قانون حمایت از مدافعان سلامتِ ایام کرونا

وزارت بهداشت به تازگی اعلام کرده که در سال ۱۴۰۳ قصد استخدام ۲۵ هزار نیرو را دارد. در این میان، تعدادی از فعالان صنفی پرستاری در نامه‌ای به ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهوری از او خواسته‌اند که برای حل مشکل شغلی پرستاران، طرح استفساریه‌ای به مجلس ارائه دهد و این استفساریه پس از دریافت موافقت مجلس، به وزرات بهداشت ابلاغ شود و دستور دهد که وزارت بهداشت از منابع مالی خود، پرستاران طرحی را به کارگیری کند.

علوی می‌گوید: وزارت بهداشت هم توان اجرایی این کار را دارد و هم پولش را. حتی اصرار داریم که این استفساریه در لایحه بودجه سالانه هم گنجانده شود. اگر این اتفاق رخ دهد، گام بزرگی در جهت کاهش مشکلات جامعه پرستاری برداشته خواهد شد.

این فعال صنفی حوزه پرستاران می‌گوید: درضمن ما قانونی داریم که در دوران کرونا به نام قانون "حمایت از ایثارگران و مدافعان سلامت در ایام کرونا" که در ستاد ملی کرونا وضع شد. خواسته ما احیای این قانون است. البته بدون برگزاری هیچ آزمونی برای پرستاران. آزمون این نیرو‌ها همان کرونا بود و نیاز نیست دوباره در آزمونی شرکت کنند. حتی اگر مهارت نداشتند، در دوره کرونا کاملا کارآزموده و کارشناس شدند و اتفاقا الان به درد دسیستم می‌خورند.

منبع: همشهری آنلاین

tags # اخبار پزشکی سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غول‌پیکر چینی از پورشه هم گران‌تر است! قارچ‌های زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • وعده صادق رژیم اسرائیل را شکننده‌تر کرد
  • نمایش فیلم تئاتر «عروسی خون» در سینماتک خانه هنرمندان ایران
  • واکسن کرونای آسترازنکا چقدر تهدیدتان می‌کند؟ / اشتباهاتی که مردم را به تزریق این واکسن ترغیب کرد
  • ساعت پخش زنده بازی الهلال و التعاون + پخش آنلاین
  • واکسن کرونای آسترازنکا چقدر تهدیدتان می‌کند؟ | اشتباهاتی که مردم را به تزریق این واکسن ترغیب کرد
  • چرا تمدن‌ها با گذشت زمان شکننده‌تر می‌شوند؟ (+عکس)
  • ادامه موج گسترده مهاجرت پرستاران به کشور‌های خلیج فارس / در عمان حقوق یک پرستار ۶ برابر ایران است
  • عکاسی فیلم هیچ‌گاه نمی‌میرد/ سینما و تئاتر هنر فردی نیست
  • موج بالای مهاجرت پرستاران؛ عمانی‌ها ۶ برابر ایران حقوق می‌دهند | مقاومت عجیب با وجود کمبود پرستار!
  • موج مهاجرت پرستاران؛ عمان ۶ برابر ایران حقوق می‌دهد